ساحل نشینان خلیج فارس بندررستمی نويسندگان یاد آن آموزگار ساده پوش یاد آن گچ ها که بودش روی دوش
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد و مشقها را خط بزن
حیدر درویشی معروف به آغا حیدر در سال 1330در بندر رستمی متولد شد دوران ابتدایی را به مدت دو سال در مدرسه دولتی بوالخیر و چهار سال در دبستان دلوار گذراند و دوران متوسطه را در دو مدرسه پهلوی سابق و سعادت بوشهر را با مؤفقیت سپری کرد و درسال 1353 دیپلم خود را دریافت کرد. بعد از دوران مدرسه وارد سپاه دانش (دوره28) شد و یک سال در مسجد سلیمان بخش نالی روستای چیتی مشغول به تدریس دوره دبستان شد و یک سال نیزدر دبستان گاهی تدریس و بقیه دوران را در دبستان حجت بندررستمی سپری کر د و درسال 1382 بازشسته شد. وی از معلمان خود در بوالخیر آقایان :سید جلال مهیمنیان، زنگویی و سید محمد ،دبستان دلوار آقایان: رستم زاد ،فرخی و تقی نژاد و در بوشهر : آقایان زکاوت و مجد یاد میکند.
اینجانب نیز دو سال دانش آموز وی در مدرسه دبستان بودم جا دارد که از زحمات وی تشکر و قدردانی بعمل آورم. نظرات شما عزیزان: قهوه
ساعت17:08---12 مرداد 1391
سلام آقای مانعی
باتشکر از شما و کار خوب وخداپسندانه ای که از اساتید زحمتکش و انسان دوست که برای ما ها ذره ای در علم کوتاهی نکردند خداوند او وخانواده اش را حفظ کند. پاسخ: سپاس ،خوش آمدی. ما وظیفه داریم که از تمامی معلمین عزیز که دلسوزانه برای ما زحمت کشیدن به نوعی قدردانی کنیم. شهرام
ساعت22:04---28 تير 1391
حیدر درویشی بزرگ مردی واقعا زحمت کش
من سال اول دبستانم رو با او گذراندم و چه سالی پر از خاطره های تلخ و شیرین هیچ وقت اون صحنه آخرین روز از سال تحصیلی رو فراموش نمیکنم به تمام بچه ها گفت لپاتون رو پر از باد کنید و از اولین نفر سر میز تا آخرین نفر ته کلاس تو گوشی زد به خاطر تمام زحماتت ازت متشکرم پدر من اغا حیدرپاسخ: از خوبیهای او هرچی بگی کمن. تاج قديم
ساعت17:50---28 تير 1391
واقعا ساده بوش ومهربان و دلسوز بود يك سال مدير ما بود كلاس اول بودم ياد دانش آموز آن دوره اش مرحوم احمد نظري هم بخير (خدا رحمتش كنه )من دوتا خاطره از مهرباني هردوشان در دبستان را هركز فراموش نميكنم
پاسخ: سلام تاج قدیم.اگه میشه خاطرات خودت را خلاصه بنویس خالی از لطف نیست. فرخ
ساعت9:32---28 تير 1391
استاد،خاطرات لذتبخش دوران كودكيم با تو پيوند خورده است. در خطوط آرام صورتت هنوز هم ابتدائي ترين درس كلاسم را مي توانم ببينم.
تو قلب مهربانت را كه درخشان از نور علم بود به حراج ذهن پرسشگر كودكانه ما گذاشتي و همان سودي بردي كه شمع از روشنايي دادن به شب تاريك برد. استادم،آقاي درويشي... نه.بگذار با همان لفظ شيرين و كودكانه دوران دبستان خطابت كنم، استادم آقاي حيدر،سپاست مي گويم. ایرانی
ساعت0:31---28 تير 1391
آقا کریم خیلی خیلی ممنون که از این گل عزیز یاد کردی واقعا عزیزه
پاسخ: درود.واقعاً امثال این آقایان برای ما خیلی زحمت کشیدن و این کوچکترین کاری است که من انجام دادم. علی خلیلی
ساعت23:38---27 تير 1391
سلام آقای مانعی .میگم مطلبی که توش دعوا بود رو پاک کردین؟
پاسخ: سلام.بله آقای خلیلی . داشت به جاهای باریک کشیده میشد.ما اومدیم ابروش رو برداریم اونا زدن چشمش هم کور کردن. آرزو
ساعت9:29---27 تير 1391
حرف هایت را شنیدم در کلاس مهربانی
گفتی از آهنگ شادی از خرد . از زندگانی ای معلم. ای مدرس ای ژیامت جاودانی گاه سبزی گاه آبی مثل جنگل مثل دریا دست خطت خوب و زیبا در میان دفتر ما … شانزده . نوزده . بیست . امضا یادگاری در دل ما یاد گز روبرو مدرسه دبستان یاد... شکایت شکایت بر آقی بنجویی یاد دزدکی در رفتن های زنگ آخر،یاد .....،از آقای بنجویی هم بگید ایشون هم از کلاس اول تا پنجم مدیر ما بودند پاسخ: سلام ،تشکر بابت شعر زیبایت.باشه حتماً مینویسم. علی محمدی
ساعت17:56---26 تير 1391
درود. معلمانی که کوله باری از خاطره را با خود دارند . اشک ها ولبخندها یی که درروزگار سپری شده خود همراه دارند.
موضوعات پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|